روز ۲۱ اسفندماه هر سال، با عنوان «روز بزرگداشت نظامی گنجه‌ای» در تقویم رسمی کشور ثبت شده است.

گویای خبر – جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی، معروف به نظامی گنجه‌ای، شاعر و داستان نویس قرن ششم هجری، در سال ۵۳۷ هجری در شهر گنجه متولد و در سال ۶۰۸ در این شهر درگذشت.

نظامی گنجه‌ای (ابومحمد الیاس) که در مارس ۱۲۰۹ میلادی (به نوشته بسیاری از مورخان، ۱۲ مارس، برابر با ۲۱ اسفندماه) دیده از جهان فروبست؛ بزرگ‌ترین داستان سرای منظومه‌های حماسی عاشقانه به زبان فارسی است که سبک داستان محاوره‌ای را وارد ادبیات داستانی منظوم فارسی کرد.

وی که شهرت از گنجه قفقاز برده است، مردی گوشه‌گیر بود که امیران زمان خود را مدح نگفت. نظامی، مدح شاهان، امیران و مقامات وقت را گفتن، دروغ و چاپلوسی و نوعی گناه می‌دانست. وی در این زمینه گفته است:

چو نتوان راستی را درج کردن                       دروغی را چه باید خرج کردن

نظامی، همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت به ‌سر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان، به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید.

داستان‌های دوران ساسانیان، زمینه‌ساز نظامی در تنظیم خسرو و شیرین و هفت پیکر (بهرام‌نامه) بوده‌اند. نظامی در کتاب اسکندرنامه، اسکندر را به عنوان یک حکیم و مردی دانا توصیف کرده است، نه یک فاتح نظامی (برای این که بعداً به نظامی ایراد گرفته نشود که چرا درباره اسکندر که میهنش را اشغال نظامی کرد، سخن گفته است).

کتاب خمسه یا پنج گنج نظامی شامل ۵ منظومه مخزن ­الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندرنامه، از جمله آثار این شاعر بلندآوازه و نامدار ایرانی در دوره سلجوقیان است.

خمسه نظامی از دلپذیرترین منظومه‌های عاشقانه در زبان فارسی بوده و به حدی بزرگ است که در پهنه جغرافیای زبان فارسی، از هند تا آسیای میانه، قفقاز و آناتولی شهرت یافته و به بیشتر زبان‌های زنده دنیا از جمله آلمانی، روسی، انگلیسی، فرانسوی، ژاپنی، ترکی، اردو و ارمنی ترجمه شده است.

اگرچه خمسه نظامی را با داستان‌هایی مانند «رومئو و ژولیت» شکسپیر مقایسه می‌کنند، اما باید اشاره کرد که نظامی ۴۰۰ سال پیش از شکسپیر، این اثر را سرود.

نظامی گنجه‌ای، بی‌تردید در ادبیات فارسی و با اندکی احتیاط ادبیات جهان، تنها شاعری است که زمین و زمان را این چنین درنوردیده باشد و از اقوام و ملیت‌ها و زبان‌های مختلف، مرید و مقلّد داشته باشد. این بزرگ‌ترین نشان افتخار ما برای سیطره دلخواهانه پر مهر و زبان و ادب فارسی است.

نظامی، شاعری است حکیم که با جهان‌بینی انسانی خویش، به قول مشهور، در پی برساخت مدینه فاضله‌ای است که آدمی در آن جا به آدمیت خویش بیشتر نزدیک شود.

درباره پنج گنج نظامی

 گنج نظامی که طلسم افکن است               سینه صافی و دل روشن است

۱- مخزن الاسرار، نخستین مثنوی نظامی گنجه‌ای و مشتمل بر ۲۰ مقاله در اخلاق و مواعظ و حکمت است  که از نمونه‌های بارز ادبیات تعلیمی در زبان پارسی است.

ای همه هستی ز تو پیدا شده                        خاک ضعیف از تو توانا شده

زیرنشین عَلَمَت کاینات                            ما به تو قائم چو تو قائم به ذات

۲- خسرو و شیرین، دومین مثنوی نظامی گنجه ای و شناخته شده ترین اثر اوست.

چو شیرین گشت شیرین تر ز جلاب          صلا در داد خسرو را که دریاب

بخور کاین جام شیرین نوش بادت              به جز شیرین همه فرموش بادت

 ۳- لیلی و مجنون، سومین مثنوی از مجموعه مثنوی‌های خمسه نظامی، به درخواست پادشاه شروان به نظم کشیده شده و داستان عشق مجنون به لیلی است.

عشق آن شب مست مستش کرده بود              فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او                       پر ز لیلا شد دل پر آه او

۴- هفت پیکر، چهارمین مثنوی خمسه نظامی از نظر ترتیب زمانی که آن را بهرام‌‌نامه و هفت گنبد نیز خوانده‌اند و مجموعه‌ای از داستان‌های زندگی بهرام‌گور (پادشاه ساسانی) است.

چون که بهرام شد نشاط پرست               دیده در نقش هفت پیکر بست

روز شنبه ز دیر شماسی                           خیمه زد در سواد عباسی

۵- اسکندرنامه،، آخرین گنج مجموعه پنج گنج معروف نظامی است. این گنج شامل دو بخش جداگانه، اما به هم پیوسته شرف نامه و اقبال نامه است. شرف نامه، خلاصه ای از زندگی نامه و شرح جنگاوری های فرمانروا و جنگجوی حکمت طلب یونانی، معروف به اسکندر مقدونی است. زندگی کوتاه، اما پرماجرای اسکندر چنان لبریز از اتفاقات و وقایع خارق العاده است که نظامی، ادامه آن را در اقبال نامه، یعنی بخش دوم اسکندرنامه روایت می کند. نظامیچند سال آخر زندگیش را صرف سرودناسکندرنامه کرد که از لحاظ حجم، بزرگ‌ترین اثر اوست. نظامی در سرودن این مثنوی،، از منابع مختلفی که درباره اسکندر، مطالب (تاریخی یا داستانی) داشته‌اند، استفاده کرده ‌است.

سکندر چو دانست کآن ابلهان                دلیرند بر خون شاهنشهان

پشیمان شد از کرده پیمان خویش         که برخاستش عصمت از جان خویش

 

  • نویسنده : مریم زارع پستکی زاد کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی