رونالد بلیث، نویسنده و روزنامه‌نگار بریتانیایی در ۱۰۰ سالگی در وورمینگ‌فورد، روستایی در حومه لندن درگذشت. او با کتاب «آکنفیلد: تصویری از یک روستای انگلیسی» (۱۹۶۹)- تاریخ شفاهی دنیایی که به سرعت در حال محو شدن است- به شهرت جهانی رسید.

به گزارش گویای خبر به نقل از خبرگزاری کتاب ایران، بلیث در طول ۶۰ سال زندگی حرفه‌ای، بیش از ۳۰ کتاب به همراه مجموعه‌ای از نقدها، مقالات و شعر نوشت. وی به مدت ۳۰ سال یک ستون هفتگی به نام «سخنی از وورمینگ‌فورد» در یکی از روزنامه‌های بریتانیا داشت.

«آکنفیلد» کتابی بود که شهرت بلیث را به عنوان بزرگترین وقایع‌نگار زندگی روستایی بریتانیا تثبیت کرد. وی این کتاب را با یک سال تحقیق میدانی صرف و گوش دادن به سخنان کشاورزان، گورکن‌ها و بازنشستگان چارسفیلد و دباخ- دو روستایی که او آکنفیلد را با ترکیب کردن آنها ساخت- و با تکیه بر شناخت خود از زندگی روستایی نوشت.

بلیث در این کتاب، زندگی و عقاید مردمی را که مدت‌ها از سوی جامعه بریتانیا نادیده گرفته شده بودند و سرزمین اجدادی آنها را که در حال محو شدن بود، منتشر کرد. او اسامی مصاحبه‌شوندگان را تغییر داد، اما تاکید داشت که حرف‌های آن‌ها را به طور کامل، منعکس کرده است.
روستای سافولک در کتاب آکنفیلد، جامعه‌ای سنتی و نیمه‌فئودالی بود، مکانی بیگانه با زمانه که در آن، زندگی بر اساس گذر فصل‌ها جریان داشت و مدرنیته در آن، خریدار چندانی نداشت. حداقل تا دهه ۱۹۶۰ این طور بود، زمانی که خودروها، تلویزیون و ظهور کشاورزی صنعتی، به هم رسیدند و تعادل موجود را به هم زدند.
این کتاب یک موفقیت بین‌المللی بود که به ۲۰ زبان ترجمه شد و هرگز از مدار انتشار خارج نشد. این کتاب یک دوران را در بریتانیا و در سراسر جهان توسعه‌یافته ثبت کرد، در شرایطی که بسیاری از مردم در حال زیر سوال بردن دستاوردهای مادی افسارگسیخته دوران پس از جنگ بودند و می‌پرسیدند آیا هزینه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی، ارزشش را دارند یا نه.
«آکنفیلد» کتابی است که شاید فقط بلیث می‌توانست آن را بنویسد. او که از نوادگان کشاورزان بود، تحصیلات رسمی کمی داشت و هرگز دور از زادگاهش زندگی نمی‌کرد. بلیث مطالعه فراوانی داشت اما به همان اندازه، زمان را در مزارع و جنگل‌های سافولک سپری می‌کرد. سافولک روستای محل تولد بلیث است که در زمان به دنیا آمدن وی در ۱۹۲۲ حدود ۴۰۰ نفر جمعیت داشت و امروزه کمتر از ۲ هزار نفر در آن ساکنند.

نخستین کتاب او رمانی با عنوان «رشد خائنانه» بود که در سال ۱۹۶۰ منتشر شد. کتاب بعدی او کتابی تاریخی با عنوان «عصر توهم: انگلستان در دهه‌های بیست و سی: ۱۹۱۹-۱۹۴۰» بود که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و توجه منتقدان را به خود جلب کرد.

وی در حین نوشتن مقدمه‌ برای کتاب «دور از جمعیت دیوانه» اثر توماس هاردی- کتابی که تصورات ایده‌آل سطحی درباره زندگی روستایی را با واقعیت‌های اغلب خشن موجود، در برابر هم قرار می‌دهد- به ایده نوشتن «آکنفیلد» رسید.

بلیث مدت‌‌ها پس از اینکه بسیاری از نویسندگان هم سن و سالش، قلم خود را بر زمین گذاشتند، به نوشتن ادامه داد و بیشتر کتاب‌هایش را پس از ۷۰ سالگی منتشر کرد.

بلیث در سال ۲۰۱۷ نشان فرمانده امپراتوری بریتانیا (CBE) را به پاس خدماتش به ادبیات این کشور دریافت کرد. از جمله آثار او می‌توان به «دفترچه خاطرات رودخانه»، «جنایتکاران»، «اشغال فوری و داستان‌های دیگر» و «یک سال در مزرعه بوتن‌گامز» اشاره کرد.

  • منبع خبر : خبرگزاری کتاب ایران