مسوولیت و نقش روابط عمومی در ایران امروز
در خیابان، صداهایی هست از جنس باران، باید شنیدشان.
گویای خبر – شعار امسال هفته روابط عمومی، دعوتی است برای بازگشت به ریشههای انسانی این حرفه: شنیدن.
در دورانی که گفتن، فریاد زدن و دیده شدن به ارزش غالب تبدیل شده، روابط عمومی بیش از همیشه نیازمند ایستادن در موقعیت شنوندهای هوشمند، دقیق و مسوول است.
روابط عمومی در ایران امروز، در میانه دگرگونیهای پرشتاب تکنولوژیک، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نقشی دوگانه برعهده دارد: از سویی باید پاسخگوی نیازها و انتظارات سازمان ها در مسیر اطلاعرسانی و برندسازی باشد، و از سوی دیگر، باید صدای مردم را بشنود، تحلیل کند و به سطوح تصمیمگیری برساند. این دو نقش اگر در تعادل نباشند، روابط عمومی یا به تریبونی تبلیغاتی بدل می شود، یا به ناظر خاموشی که در تحولات جامعه، صرفاً نظاره گر است.
شنیدن، نخستین وظیفه روابط عمومی
شعار شاعرانه امسال، از ما می خواهد که به صداهایی گوش دهیم که معمولاً شنیده نمیشوند؛ صداهایی که نه از پشت میکروفونهای رسمی، بلکه از دل خیابان، از میان مردم و از لایههای پنهان جامعه برمیخیزند. در دورانی که نابرابری، بیاعتمادی و شکافهای اجتماعی به مسالهای فراگیر تبدیل شده، روابط عمومی میتواند یکی از معدود نهادهایی باشد که توان ساختن پل دارد—پل میان مردم و نهادها، میان انتظارات و اقدامات، میان افکار عمومی و ارادههای سیاسی و اجرایی.
شنیدن اما صرفاً یک عمل فنی نیست؛ یک انتخاب اخلاقی است. انتخابی که روابط عمومی را از سطحینگری، خودمحوری و منفعتگرایی روزمره جدا میکند و به آن هویت حرفهای، مسوولیت اجتماعی و اعتبار عمومی میبخشد.
از صدای نو تا استراتژیهای پیشرو
نامگذاری روزهای هفته روابط عمومی امسال، نشاندهنده افقها و چالشهایی ست که پیش روی این حرفه قرار دارد.
از «صدای نو، مسیر جدید» که به ضرورت نوآوری و بازنگری در رویکردهای سنتی اشاره دارد، تا «آگاهی در دنیای اطلاعات» که هشدار میدهد بدون سواد رسانهای و مهارت تحلیل، در موج شایعات و اطلاعات جعلی غرق میشویم.
از «به بار نشاندن ایدهها» که یادآور فاصله مزمن میان برنامهریزی و اجرا در نظام اداری ایران است، تا «نگاهی به آینده» که بر ضرورت آیندهپژوهی و توسعه تفکر استراتژیک در روابط عمومی تأکید دارد.
در این مسیر، روابط عمومیها نیازمند دانش روز، تسلط بر ابزارهای دیجیتال، شناخت عمیق از مخاطب و مهارت روایتگریاند. اما در کنار همه اینها، آنچه باید همواره در قلب فعالیت روابط عمومی باقی بماند، «حس مسوولیت اجتماعی» است. اینکه کار ما صرفاً مدیریت تصویر نیست، بلکه ساختن معناست؛ معناهایی که بتوانند امید، آگاهی، مشارکت و همدلی را در جامعه تقویت کنند.
مسوولیتی سنگین، فرصتی ارزشمند
در شرایطی که نهادهای رسمی با چالشهای گوناگون اعتماد عمومی روبه رو هستند، روابط عمومی میتواند نقش جبرانگر ایفا کند. البته نه با تبلیغات رنگارنگ، که با شفافیت، صداقت، مشارکتجویی و گفتوگو.
امروز روابط عمومی فقط درباره «چگونه گفتن» نیست، بلکه درباره «چه کسی شنیدن» است؛ درباره ساختن سازوکاری برای ارتباط دوطرفه، برای شراکت مردم در تصمیمسازی، و برای بازتاب خواست عمومی در ساختارهای سازمانی.
سخن پایانی
روابط عمومی در ایران امروز، بیش از آنکه نیازمند ابزار و تکنولوژی باشد، نیازمند بازاندیشی در هویت حرفهای خود است. باید باور کنیم که این حرفه، اگر به درستی فهم شود و به درستی عمل کند، میتواند یکی از ارکان مهم توسعه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی کشور باشد.
در خیابان، صداهایی هست از جنس باران؛ صداهایی که باید شنیدشان، باورشان کرد و در دل سیاستها و برنامهها جایشان داد. روابط عمومی اگر بخواهد به نقش واقعی خود بازگردد، باید شنیدن را از نو بیاموزد.