مکتب اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را وسیله ای برای رشد و کمال، تکمیل و تکامل اخلاق و تأمین سلامت جامعه و بقای نسل می داند و طلاق را اگرچه به عنوان آخرین چاره، مورد پذیرش قرار داده است؛ اما آن را امری زشت و نکوهیده(و موجب به لرزه افتادن عرش خدا) دانسته است. بنای رفیع خانواده در اسلام، مبتنی بر تدبیر و تقدیر، احسان و اکرام، صبر و شکیبایی، عفو و گذشت، عشق و مودت، مهر و محبت است؛ اما پدیده طلاق، بنیان این بنای رفیع و مقدس را فرو می ریزد. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و حمایت از خانواده و هدایتش به جایگاه واقعی و متعالی، همواره سبب اصلاح جامعه و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه هلاکت و ضلالت بوده است. اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز بیشترین عنایت را به تکریم، تنزیه و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون تربیت و مهد مودت و رحمت برمی شمرد و سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این بنا می داند.
خانواده، نهادی فطری، دینی و سرشار از خیر و برکات الهی است. پایه موّدت و آرامش در کانون خانواده شکل می گیرد و عدم تشکیل آن، موجب بروز خشونت درجامعه می شود. «خانواده» کانون هیجان های مثبت انسانی و رشد صفات انسانی است. بنابراین حاکمیت، نهادها و دستگاه های مختلف در توجه به موضوع خانواده مسؤولیت به سزایی دارند.
در میان نهادهای اجتماعی، «خانواده» در تمام تمدنهای باستان، یکی از شالوده های حیات اجتماعی بوده و اولین و عمومی ترین نهادی است که انسان پس از تولد، بیواسطه به عضویت آن در می آید و در تمام جوامع، مهمترین تکیه گاه و محور زندگانی اجتماعی است. جایگاه و نقش خانواده در میان نهاد یا گروه های دیگر اجتماعی به گونه ای است که به نظر می رسد هر گونه اصلاح جامعه باید از خانواده آغاز شود و حتی می توان گفت که بسیاری از نابسامانی های اجتماعی، از کانون خانواده و از جوار بستر زناشویی سرچشمه می گیرد.
عشق یا جذبه درونی هر دو طرف، از دیگر ضروریات بنیانگذاری یک خانواده کمالگراست، زیرا تمناهای دل و علاقه دوسویه، نه تنها امید به زندگی را افزایش می دهد که به آن رنگ و رونق تازهای می بخشد و افق حیات را چندان گشاده و پهناور می کند و چشمان هر دو را چندان نیزبین می کند که هرگز یک روح منزوی و مجرد، قادر به درک آن نیست!
بدون عشق، کانون خانواده به سردی می گراید و یک طلاق عاطفی به ثبت میرسد. بدون عشق، هیچ تفاهم و تعهدی که لازمه دوام یک پیوند است معنا نخواهد داشت و خیانت یا زندگی پنهان دیگری شکل خواهد گرفت و خانواده متعالی، به عنوان متکامل، بالنده و خودشکوفا شناخته می شود. این الگو عالیترین الگوی زندگی در میان سایر الگوها به شمار می رود.
– در خانواده متعالی، نه تنها مشکلات مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش برای حل آنها می شود، بلکه ظرفیت های افراد تا مرز خودشکوفایی مورد استفاده قرار می گیرد.
– افراد از هویتی پرمعنا، روشن و منسجم برخوردار هستند. تعقیب هدف هیچگاه پایان نمی پذیرد. اگر هدفی را باید کنار گذاشت باید بی درنگ انگیزه نوینی آفرید.
– در خانواده متعالی، تفسیر و تعبیر وقایع و رویدادهای زندگی، خوشبینانه است. هر شکست، یک تجربه و فرصتی برای ارزیابی موقعیت در نیل به پیروزی تلقی می شود.
وجود ۶ عامل مشترک در فرهنگهای گوناگون و برای رسیدن به «خانواده های باثبات» حایز اهمیت است:
- ابراز محبت و قدردانی نسبت به یکدیگر؛
- میزان بالای تعهد نسبت به یکدیگر؛
- لذت بردن از وقت گذاشتن و مصاحبت با یکدیگر؛
- همراهی مؤثر در بحرانها و اضطرابهای زندگی با یکدیگر؛
- دارا بودن روحیه معنوی- مذهبی که کیفیت زندگی را بالا میبرد؛
- وجود ارتباطات مثبت و مؤثر بین اعضای خانواده.
زندگی زناشویی زمانی سالم و پایدار می ماند که سه شرط ذیل در آن رعایت شود:
- انتخاب مناسب؛
- مراقبت و آموزش مناسب بعد از ازدواج؛
- مراجعه به موقع به مشاور مجرب.
در سال های اخیر، برای تقویت زندگی زناشویی، برنامه های آموزشی و مشاوره های قبل از ازدواج، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. آموزش های قبل از ازدواج، فرصت مناسبی است که سبب افزایش آگاهی و اطلاع صحیح زوجین از نقش خود در رابطه زناشویی می شود و بر نگرش و رفتار زوجین تأثیر می گذارد.
نقش آموزش در ثبات و قوام خانواده، قابل تأمل است. آموزش های مرتبط با خانواده را میتوان در سه سطح زیر تقسیم بندی کرد:
الف) آموزش عمومی
- آموزش عمومی از طریق صداوسیما، رسانه های مجازی، مطبوعات و نشریات؛
- آموزش عمومی از طریق نهادهای دینی؛
- آموزش عمومی از طریق نخبگان و نهادهای علمی، یکی از موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا یکی از عوامل اصلی در حل مسایل خانواده، مطالعات پژوهشی و بنیادی نهادهای علمی و پژوهشی و تجزیه و تحلیل واقع گرایانه نخبگان و اصحاب فرهنگ میباشد.
ب) آموزش تخصصی
آموزش تخصصی شامل بحث سلامت و مهارت آموزی است. آموزشهایی از این جنس باید توسط نهادهای عمومی(از جمله شهرداریها، شوراها، انجمن های علمی و…) پیگیری و آموزش داده شود.
ج) آموزشهای رسمی و دولتی
آموزش های رسمی در آموزش و پرورش و آموزش عالی صورت می پذیرد و بخشی از آن هم می تواند در دستگاه هایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام پذیرد. اما در حال حاضر در آموزش و پرورش درباره مسایل ارتباطی و مهارت آموزی خانواده، مطالب مؤثری در حال آموزش نیست. در مقاطع تحصیلی آموزش عالی نیز هیچ واحدی در این خصوص، حتی اختیاری، وجود ندارد. بنابراین میتوان با ارایه این مطالب در قالب واحدهای درسی دانشگاهی، خلأ موجود در این حوزه را تا حد امکان جبران نمود.
مهمترین اصل در موضوع ثبات و قوام خانواده، موضوع «ازدواج» شناخته شده است و در این زمینه ۸ محور به عنوان چالشهای پیش روی جامعه در حوزه خانواده به قرار زیر تعیین شده است:
۱) بی رغبتی جوانان در سن ازدواج به ازدواج؛
۲) همسریابی و روش های نوین در یافتن همسر مناسب؛
۳) مشاوره های قبل از ازدواج؛
۴) آموزش زوجین در قبل و سال های نخست ازدواج؛
۵) مشاوره و مداخله به موقع در هنگام بروز مشکل در خانواده؛
۶) خلأهای قانونی و مشکلات حقوقی در مسیر طلاق؛
۷) مدیریت بحران بعد از طلاق؛
۸) به چالش کشیدن آداب و رسوم نادرست در امر ازدواج.
در بررسی مسایل مربوط به حوزه «تشکیل و تحکیم خانواده» مشخص شده است که بخش عمدهای از نگرانیهای موجود میتواند از طریق تولید محتواهای آموزشی و برگزاری دورههای مختلف تا حدودی رفع شود. از سوی دیگر، حضور مخاطبان عمده این دورهها یعنی جوانان، ایجاب میکند برای ارایه دورههای آموزشی در فضاهای مجازی نیز تمهیدات لازم اندیشیده شود. بدیهی است مراجعه کننده و خدمت گیرنده ترجیح میدهند با مراجعه به درگاه واحدی از محتواهای آموزشی، سرویسها و خدمات دستگاههای مختلف، استفاده نمایند.
عوامل تأثیرگذار «آموزش» در حوزه تشکیل و تحکیم خانواده:
– ایجاد رغبت به ازدواج و تبیین ضرورت و اهمیت آن، با برگزاری همایشهای عمومی برانگیزاننده و کارگاهها و دورههای آموزش حضوری و مجازی قابل دستیابی است.
– افراد مهارتهای لازم برای انتخاب مناسب در شرایط فعلی را با آموزش مناسب کسب میکنند.
– آداب و رسوم نادرست در جریان آموزش به چالش کشیده میشود.
– آموزشهای قبل، حین و پس از ازدواج که به صورت مستقیم در پایدار کردن ازدواج مؤثر است، با ارایه دورههای مختلف پوشش داده میشود.
– گذراندن اجباری «دوره آموزش قبل از طلاق» در مهار این پدیده و نیز جلوگیری از گسترش دامنه بحرانهای فردی و اجتماعی طلاق مؤثر است.
– برگزاری دورههای آموزشی برای زنان سرپرست خانوار در توانمندسازی این قشر، آگاهی از برنامههای حمایتی و کمک به انتخابهای منطقی در تشکیل مسیر زندگی مجدد موثر است.
– آموزش از طریق یک نهاد مجازی بالادستی به والدین دارای دختر و پسر جوان در آستانه ازدواج، سبب میشود که زوجین ابتدای زندگی را با حمایت آگاهانه پدر و مادر طی کنند.
– آموزش عمومی توسط صداوسیما، نهادهای دینی و روحانیت مساجد، نخبگان، رسانه های مجازی و مطبوعات و نشریات؛
– آموزش تخصصی شامل بحث سلامت و مهارت آموزی توسط نهادهای عمومی مثل شهرداری و نهادهای خصوصی که صلاحیت اخلاقی آنها از سوی نهادهای رسمی تأیید شده و دارای مجوز هستند.
– آموزش بخش دولتی توسط آموزش و پرورش و آموزش عالی که مهارت آموزی و تعامل با جنس مخالف باید آموزش داده شود. (از مهدکودک تا دانشگاه)
– «آموزش»، تأثیر غیرمستقیم، درازمدت و بدون واکنشهای تدافعی دارد و از جمله سیاستگذاریهایی است که با توجه به نتایج و بازخورد مثبت دورههای برگزار شده، مورد اقبال عمومی قرار خواهد گرفت.
انتهای پیام/ منبع: ارتباط امروز
- نویسنده : حمیدرضا سلیمانی میگونی
Thursday, 7 November , 2024