اسراف در فرهنگ قرآنی، از صفات مذموم و ویژگی­ های اهل دوزخ و مستکبرین در زمین شمرده شده است.

به گزارش گویای خبر، از مؤلفه ­های مهم بی ­انضباطی اقتصادی در فرهنگ عمومی جامعه، اسراف و تجمل ­گرایی است که از پیامدهای محتوم پی گیری یک سویه و غیردقیق برنامه ­ریزی های اقتصاد محور و به ویژه نوع نگاه نظام سرمایه داری لیبرالی به مصرف در جامعه می باشد.

در حوزه ­های اصلاح الگوی مصرف، پرهیز از اسراف، تبذیر و تجمل‌گرایی، برخلاف دستگاه­ هایی نظیر: صدا و سیما یا آموزش و پرورش که مستقیماً مسؤولیت تولید محتوا را بر عهده دارند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق تنظیم مقررات و سیاست‌گذاری در این بخش‌ها، تولیدات فرهنگی و هنری را هدایت می­ نماید. بنابراین، لازم است اعمال سیاست­ های تشویقی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در بازار مصرف کالاهای فرهنگی، در حوزه مسؤولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گیرد. از سوی دیگر، فرهنگ جامعه با مشارکت آحاد و گروه ­های اجتماعی تأثیرگذار به تدریج ساخته و از طریق بین نسلی منتقل می­ شود. از این‌رو، تأثیرگذاری ابزارهای انتقال فرهنگ به صورت بازتولید فرهنگ موجود یا تصحیح آن ها، متأثر از عوامل متعدد موجود در بازار عرضه و تقاضای محصولات فرهنگی است.

قبل از آن­که به پدیده ­هایی نظیر اسراف، تبذیر و تجمل ­گرایی از منظر معرفت­ شناسی و قضاوتی پرداخته شود، لازم است این موضوع به عنوان یک پدیده و واقعیت موجود در جامعه، از ابعاد «پدیدارشناسانه» و «پوزیتویستی» مورد مطالعه قرار گرفته و براساس نتایج مطالعات، نسبت به تنظیم سیستم­ های مداخله­ ای اقدام شود.

با توجه به این نکته که جوامع با گذر از دوران صنعتی و پساصنعتی، از دوران کمبود کالا و اهمیت حوزه تولید به دوران وفور محصولات و اهمیت حوزه مصرف وارد شده ­اند؛ اهمیت و اهدافی نظیر افزایش رشد اقتصادی یا بالابردن رفاه، به ترویج مصرف­ گرایی توسط نهادهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منجر شده است. نهاد اقتصادی بازار، نهاد فرهنگی رسانه و دولت­ ها بالاخص در شرایط رکود، مصرف‌‌گرایی را تشویق کرده ­اند.

نکته دیگری نیز حایز اهمیت است که تغییرات مربوط به مرکز ثقل «هویت» اشخاص و نقطه تمایز در گذر زمان به نحوی بوده است که در مقطعی، نوع «مصرف» تعیین کننده هویت فرد بوده است و برای افراد به نحوی تشخّص ایجاد می­ کرده است و بدین ترتیب، روحیه مصرفی برای آنان، هویت ­آفرین بوده است.

در جوامع غربی، مصرف­ گرایی با ارایه اطلاعات برای تصمیم ­گیری هوشمندانه در مصرف بهینه منابع با حفظ حقوق نسلهای آینده تعدیل می ­شود.

شایان ذکر آن‌که، این عوامل در بررسی رفتار مصرف‌کنندگان و اقتصاد رفتاری، به عنوان یکی از زیرشاخه ­های علم اقتصاد تعریف شده‌اند که ضمن بررسی علل روان‌شناختی، پدیده مصرف را از دیدگاه طرف تقاضا بررسی می ­کنند. به نظر می ­رسد لازم است مطالعات اقتصادی در حوزه مصرف­ گرایی، نسبت به ملاحظات دینی، معرفت­ شناختی و قضاوت­ های اخلاقی در اولویت قرار گرفته و پس از آن مبتنی بر شواهد پژوهش ­های اقتصادی در جامعه ایرانی، راهبردهای مشترکی برای مداخله تنظیم شوند.

  • نویسنده : هوشنگ سلیمانی میگونی