گویای خبر– فناوریهای نوین ارتباطی در دنیای امروز باعث تحولات عظیم و پیچیدهای در روابط و مناسبت انسانی شده است و سبب ایجاد شکل جدیدی از الگوهای ارتباطی شده و به مقوله هویت نیز مفهوم جدیدی بخشیده است.
بشر صاحب فرهنگ است. درست همان طور که صاحب روح است. همه فرهنگها، به طور پیوسته در حال تغییراند و این تغییرات، امروزه هم سریعتر و هم عمیقتر از گذشته شدهاند. حجم بالای اطلاعات و دانشهای تازه به راحتی از طریق شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی میتواند در اختیار افراد و سازمانها در همه کشورهای جهان قرار گیرد و شبکههای اطلاعاتی در دسترس همگان قرار خواهد گرفت. مرور تاریخچه وسایل ارتباطی در کشورهای جهان سوم نشان میدهد که انتقال فناوری همواره از سوی کشورهای پیشرفته صورت میگیرد و اغلب بر اساس به کار بستن نیازها و روشهای کشورهای پیشرفتهتر است. به علاوه، انتقال فناوری همیشه همراه با سلطه سیاسی بوده است. بنابراین میزان بهرهوری کشورها از وسایل ارتباطی با میزان سلطه آنان بستگی تام دارد. گذشته از این اهداف، فناوری به طور قطع بر فرهنگ جوامع تاثیر میگذارد و این از خصوصیات فرهنگ است. فناوری خواه ناخواه وارد جامعه میشود و وقتی وارد شد روی نقطه نظرات و رفتارها اثر میگذارد. فناوری بیرحم است و وقتی که وارد شد به آسانی نمیتوان از آن گذشت، اما میتوان آن را در خدمت فرهنگ غیرمادی قرار داد و به جای رد یا طرد آن، از آن استفاده مطلوب و بهینه کرد. باید به این امر بیندیشیم که چگونه میتوان به جا و مناسب از فناوری جدید بهره برد و راه صحیح استفاده از آن را به عموم مردم آموخت. چون اگر این ابزار نابه جا و نادرست یا با سوء نیت به کار گرفته شود، میتواند به صورت نیرویی ویرانکننده و مصیبت بار عمل کند. باید فرض را بر این بگذاریم که بزرگسالان که نسل فعلی هستند و نوجوانان ما که نسل آینده به شمار میآیند، تحت تأثیر این تحولات قرار میگیرند و در نتیجه همه بخشهای جامعه به ویژه رسانهها نمیتوانند و نباید نسبت به این تحولات بیاعتنا بمانند. نقش آموزش و پرورش و آماده سازی نسل جوان برای درک و پذیرش و استفاده صحیح از ابزار فناوری و استفاده از نکات مثبت در جهت توسعه ملی اهمیت به سزایی دارد، زیرا آموزش و پرورش نه تنها گهواره علم و فناوری است، بلکه فرهنگ یک جامعه نیز در بستر آن پرورش یافته و اشاعه پیدا میکند. باید گفت فرهنگی که مدرسه و دانشگاه عرضه میکنند، در واقع تجلی حیات جمعی ملت یا فرهنگ ملت است. با توجه به ویژگیهای فناوری نوین که قابل کنترل نیستند باید به تقویت بنیههای عقیدتی، باورها و ایمان افراد و به عبارت دیگر، درونی کردن ارزشها توجه کرد. از آنجایی که خانواده، جامعه اولیه فرد است؛ بنابراین آگاهی دادن به افراد و خانوادهها راه مؤثری در جهت استفاده صحیح از فناوری است، زیرا نقش خانواده در تربیت فرزندان انکارناپذیر است. همچنین شناخت و آگاهی از امکانات موجود، شیوههای بهتری را برای بهرهبرداری از امکان و یا طرد آن فراهم میکند. در این بین اینترنت نیز به عنوان یکی از مظاهر بارز فناوریهای نوین ارتباطی که در طی سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته، تأثیر بسیار مهمی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع امروزی داشته است. امروزه محققان به چهار دلیل عمده به استفاده از اینترنت میپردازند:
۱-گسترش ارتباط با محققان دیگر در سطح ملی و بینالمللی با استفاده از پست الکترونیکی.
۲-گسترش همکاریهای ملی و بینالمللی از طریق انتشار آثار مشترک، مدیریت و نظارت بر برنامههای تحقیقی مشترک و همکاری با بخش صنعت.
۳-دستیابی به منابع اطلاعاتی.
۴-دستیابی به منابعی نظیر ابرکامپیوترها، تلسکوپها و…
به باور کاستلز، حوزه فرهنگ با ظهور فناوریهای جدید دستخوش دگرگونیهای فراوان شده است؛ چرا که سرعت انتقال جریان فرهنگ از طریق ارتباطات نوین افزایش مییابد. به اعتقاد کاستلز، جایگاه اینترنت به عنوان زیرساخت اساسی جامعه اطلاعاتی بسیار مهم است؛ چرا که اینترنت به تقویت همه جانبه جامعه اطلاعاتی کمک فراوانی میکند. از نظر او، اینترنت باعث تمرکززدایی، تنوع بیشمار مطالب، مجازی بودن، کاهش اهمیت زمان و مکان و… میشود. اینترنت همبستگی «درون گروهی» را کاهش میدهد، گفت وگو با اعضای بیگانه را آسان میکند و در نتیجه ارتباطات «برون گروهی» را تسهیل میکند. اینترنت به عنوان رسانهای که میتواند به کار تأمین مقاصد سیاسی بیاید یا عاملی برای رشد اقتصادی باشد، میتواند موجبات تغییرات فرهنگی را فراهم کند. از این جهات، اینترنت به افراد میدان میدهد تا عقاید، نظریات و ارزشهایشان را به دیگران عرضه کنند و به این ترتیب به آنها امکان میدهد که بهترین بهره را از این ابزار ببرند.
اینترنت به دو شیوه موجب تغییر فرهنگی میشود: نخست، فرهنگ خودش را عرضه میکند و دوم، گذرگاهی برای سایر فرهنگها تدارک میکند. اینترنت، علاوه بر آن که محیطی برای تبادل فرهنگی مهیا و گذرگاهی برای دسترسی کاربران به فرهنگهای دیگر فراهم میکند، خود نوعی فرهنگ یا خرده فرهنگ است که همه فرهنگها را دربر میگیرد.
- نویسنده : حمیدرضا سلیمانی میگونی
Thursday, 28 March , 2024