تربیت فرزند، رویکرد مقدسی است که روش‌ها و اسلوب‌هایی دارد که می‌بایست در عمل، آن‌ها را به کار برد.

گویای خبر – محیط خانواده، اولین فضای تربیتی فرزند است که بر اساس رفتاری که از اولین الگوهای زندگی مشاهده می‌کند و بیشترین تعلق و علاقه را به آن‌ها دارد، شاکله اخلاقی و رفتاری او شکل می‌گیرد. اگرچه الگوی اصلی رفتار فرزند، پدر و مادر هستند؛ اما این روزها بسیاری از برنامه‌های فرزند، به جهت این که مختص دوره سنّی خاصی تهیه نمی‌شوند و طیف گسترده‌ای از کودکان تا نوجوانان، این برنامه‌ها را می‌بینند، ادبیات نامناسبی را به فرزندان منتقل می‌کنند. بازی‌های رایانه‌ای و انیمیشن‌ها هم گاهی کلمات نامناسبی را به بچه‌ها آموزش می‌دهند. از طرفی دیگر، بچه ممکن است در مهدکودک یا حتی در جمع‌های خانوادگی، کلمات نامناسب را بیاموزد. دیدن فیلم‌ها و مجموعه ‌ای بزرگ‌ترها که مختص سنین کودکی نیست، هم باعث بدآموزی‌ها و انتقال ادبیات نامناسبی به بچه‌ها می‌شود.

تعداد کم فرزندان به همراه افزایش و تنوع امکانات و موضوعات در زندگی امروزی، موجب عدم تمرکز بر مسایل و رشد ناقص فرزندان می‌شود.

پدر و مادر، هر جا که امکان داشته باشد، به فرزند اعتماد می‌کند، احترام می‌گذارد، به سخنانش گوش می‌دهد، مسؤولیت‌پذیری را تشویق می‌کند، به او اجازه انتخاب می‌دهد، شایستگی را در وی پرورش می‌دهد، در موفقیت‌ها و شکست‌های او مشارکت می‌کند.

زندگی‌های آپارتمانی، مانع بروز خلاقیت‌ها و نیازهای طبیعی فرزند می‌شود.

تغییر اولویت خانواده‌ها از فرزندپروری به مسایل اقتصادی، اشتغال و… مانع دیگری بر سر راه تربیت شایسته و موفقیت در فرزندپروری است که متأسفانه مسأله چشم و هم چشمی، مصرف‌گرایی، مصرف‌زدگی و آسایش جویی نیز به این رویکرد دامن می‌زند.

افتادن والدین در دام‌های تربیتی نادرست، یکی از ناکامی‌ها در فرزندپروری است. برخی از دام‌های تربیتی نادرست عبارت‌اند از: درگیری‌­های فراوان و معمولاً غیر ضروری جنگ قدرت با فرزند که به طور معمول شامل برخورد پدر و مادر با بدرفتاری‌ های فرزند است، از قبیل دعوا یا بحث کردن با روشی انتقادی. جدال و اختلاف نظر بر سر روش‌های تربیت فرزند میان پدر و مادر منجر به ناسازگار و تضاد می‌شود که به نوبه خود، مشکلات رفتاری را وخیم‌تر می‌سازد. والدین چنان خود را درگیر تربیت فرزند می‌کنند که نیازهای عاطفی و روانی خود را فراموش کرده و همین کمبود، به مرور زمان آفتی خواهد شد که رفتار شایسته و تربیت فرزند را به تخریب می‌کشاند. میزان حضور دانش آموزان در فضای مجازی و پرسه‌زدن آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی، از مهم‌ترین چالش‌های تربیتی فرزندان است. موضوعی که شاید بتوان نام «اعتیاد اینترنتی» را هم بر آن گذاشت.

فرزندان ما در عصر لذت و شتاب زندگی می‌کنند و مستعد بی‌حوصلگی، پرتوقعی و آسیب‌های دیگر هستند. از مهم‌ترین و کارآمدترین مهارت‌ها برای مقابله و پیشگیری از چالش‌های اخلاقی در فرزندان، گفت و گو و آگاهی‌بخشی به اوست.

* با توجه به اوضاع حاکم اقتصادی، به ویژه در جامعه امروزی که والدین هر دو به اشتغال در بیرون از منزل مشغول هستند، ضروری است زمان خاصی برای فرزندان در نظر گرفته شود و توجه همه جانبه به آنان، با کیفیت و پرمحتوا باشد و خدمات جسمی و عاطفی و روانی هم به فرزند داده شود. در کنار زمان اختصاصی به همه فرزندان برای سرگرمی، صحبت و… زمانی (هر چند کوتاه) شامل زمان آموزش، بازی، همراهی با کودک، خرید و… نیز برای هر کدام از فرزندان در نظر گرفته شود.

* هرچند دوران تنبیه جسمانی و کتک زدن، به سر آمده است؛ اما تنبیه به عنوان یک عنصر بازدارنده و هشداردهنده، جای خود را در آداب رفتار با فرزند و تربیت او، با رعایت شرایط خاص و اعتدال دارد. مثلاً می‌توان فرزند را از دیدن برنامه مورد علاقه اش محروم کرد یا برنامه تفریح و پارک او را لغو کرد.

* در مواردی هم که فرزند به کار خطا مشغول شده و مستقیم به چهره والدین نگاه می‌کند، می‌توان از مهارت‌هایی همچون مدیریت نگاه به فرزند، ابراز بی‌توجهی به حرف او، اظهار کاهش محبت موقتی نسبت به فرزند و مچ گیری محترمانه (در حد نیاز) استفاده کرد.

* هر اندازه عنصر بازدارندگی در تنبیه وجود دارد، باید از مهارت تشویق و ترغیب نیز استفاده کرد. اگر یک بار به خاطر دروغ‌گویی، تنبیه معتدلی صورت گرفت؛ باید در ازای آن، اگر صداقتی مشاهده شد و به ویژه در جایی که می‌توانست دروغ بگوید، اما راست گفت؛ بارها و بارها مورد تشویق قرار گیرد. جوّ تشویق و ترغیب باید به گونه‌ای در فضای خانواده حاکم باشد که فرزند یقین داشته باشد اگر بخواهد بیش از پیش در دل والدین و دیگران جا بگیرد و بیشتر دوستش بدارند، باید از بدی‌ها دوری کند و به خوبی‌ها روی بیاورد.

* مفیدتر خواهد بود که فرزند را سؤال پیچ نکنیم و با پرسش‌های بازجویانه، دروغ‌گویی او را ثابت کنیم و دست به انکار گفته او بزنیم.

* برای این که فرزند را وادار به انجام تکالیفش کنید یا غذایش را کامل بخورد، بهتر است غر نزنید و اعتراض نکنید، چون غر زدن و اعتراض کردن باعث می‌شود که فرزند لج کند و از زمان غذا خوردن فرار نماید و سعی کند خودش را به کاری دیگر مشغول کند.

* هنگام صحبت با فرزند خود، گوشی موبایل را کنار بگذارید و با همه حواس به حرف‌های او گوش دهید و به چشمان او نگاه کنید. این کار باعث می‌شود تا فرزند شما اعتماد به نفس پیدا کند.

* برای تربیت صحیح فرزندان، بهتر است برای پاسخ به سؤالات آن‌ها، زمان بگذارید و با صبر کامل و مرتبط به آن پاسخ دهید.

* در هنگام صحبت با فرزند خود لازم نیست صدای خود را کودکانه کنید یا با کلمات خیلی بچه گانه با او حرف بزنید تا به حرف‌های شما گوش کند. کودکان، مکالمات مردم با یکدیگر را می‌شنوند و کودکانه حرف زدن را نوعی اهانت به خود می‌دانند.

* کودکان وقتی بیشتر از ظرفیت خود می‌شنوند، دیگر تمایلی به گوش کردن ادامه حرف‌ها ندارند. اگر می‌خواهید مسایل زیادی به فرزند خود بیاموزید، آن را به چندین بخش کوتاه تقسیم کنید تا نتیجه بهتری داشته باشد.

* مفیدتر است که از واژه‌هایی که باعث ایجاد حس گناه در کودک می‌شود، استفاده نکنید؛ زیرا کودکان، بسیاری از چیزها را نمی‌توانند درک کنند. برای اشتباهاتی که انجام می‌دهند، نباید آنها را سرزنش کنید.

* باید به کودکان، فرصت فکر و خطا کردن بدهید. تهدید کردن کودک باعث می‌شود تا اعتماد به نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل شود.

* گفت و گوی دوطرفه با فرزند باید از جمله آداب روزمره زندگی باشد. استفاده از جملات تحسینی، استفاده از تشویق کلامی، دادن اجازه اظهارنظر به او، پاسخ دادن به سؤالات و کنجکاوی‌ها، گفت‌و‌گوی هدایت شده برای حل مسایل و… از نمونه‌های یک گفت و گوی خوب می‌تواند باشد.

* والدین باید اوقات فراغت فرزندان خود را با ایجاد زمینه‌های سرگرمی‌های سالم و شاد و نشاط آور مانند ورزش، مهارت‌آموزی و… پر کنند تا کودک کمتر اظهار بی‌حوصلگی نموده و نسبت به مدیریت والدین، احساس بهتری خواهد داشت؛ از جمله تدارک و طراحی بازی‌های فکری، سی‌دی‌های مناسب، ارتباط با یکی از اقوام یا همسایگانی که فرزند همسال او دارند و از نظر فرهنگی نزدیک هستند، داشتن برنامه بردن به پارک، به کارگیری خلاقیت در برنامه‌های سرگرم کننده و… از جمله این فعالیت‌هاست.

* والدین باید برای اشتغال فرزندان خود در آینده، سرمایه‌گذاری کنند که لازمه تحقق این امر، کسب مهارت در زمان اوقات فراغت است.

* والدین باید مسؤولیت‌هایی مطابق با توانایی‌های فرزندشان بر عهده او بگذارند.

* والدین باید بتوانند میان خواسته‌های فرزندشان و نیازهای اساسی او، تفاوت بگذارند. زمانی که فرزند از کودکی عادت کرده است که هر آن چه را که خواسته، در اختیار داشته باشد، با بزرگ شدن او دچار مشکل جدی خواهند شد؛ زیرا دیگر نمی‌توانند این روند را متوقف کنند. گاهی اوقات باید به خواسته فرزندان «نه» گفت. یا پاسخ فوری به درخواست حریصانه آن‌ها نداد و   خواسته آن‌ها را با تأخیر اجابت نمود.

* خوب است والدین و فرزندان با هم چند قانون ساده، تنظیم و در اتاقی نصب کنند تا اگر کسی خلاف آن را عمل کرد، معلوم شود و تذکر بگیرد.

* در اوقات فراغت، به مهمانی بروید یا مهمانی بگیرید و در جایگاه‌های مختلف خانوادگی و اجتماعی، شرایطی متنوع فراهم آورید و در منظر دیدگان فرزندان، آداب را مراعات کنید تا بچه‌ها هم ادب عملی شما را بیاموزند.

* شایسته است نقاط مثبت رفتاری فرزند را بزرگ‌نمایی کرده و اثرات مفیدی را که کارهایش برای خود، خانواده و دیگران دارد، مورد گفت‌و‌گو قرار دهیم. حتی والدین می‌توانند با توافق پنهانی، زمینه کاری را که فرزند به خوبی از عهده انجام آن برمی آید، فراهم نمایند.

* خانه‌ای که در آن، والدین و نوجوانان، فرصت بیان نظرات خویش را نسبت به اشیا و موضوعات مورد علاقه خود داشته باشند، فرصت مناسبی برای یادگیری به نوجوانان می‌دهد که هیچ مدرسه‌ای نمی‌تواند با آن برابری کند. مثلاً نوجوانان از گفت و گوهای هنگام غذا، بیش از تمام مدت روز در مدرسه، چیز یاد می‌گیرند.

* والدین باید از موفقیت‌های نوجوانان خود آگاهی یابند و به وجود آن‌ها افتخار کنند. والدین باید به نوجوانان بفهمانند که موفقیت، یک رؤیای دور و غیرقابل دسترسی نیست؛ بلکه موفقیت در زمان حال هم موجود و ممکن است.

* والدین باید نوجوانان خود را به این روش تشویق کنند که هنگام کار، به کار و هنگام بازی، به بازی کردن بپردازند. این روش برای زندگی، روش مناسبی است.

* اگر والدین به نوجوانان خود مسؤولیت زیاد بدهند، نگرانی او گسترش می‌یابد و اگر مسؤولیت خواسته شده از نوجوان بسیار اندک باشد، نوجوان وابسته و تابع بار می‌آید. بین این دو، یک محوطه وسیع و پهناوری وجود دارد که نوجوانان در آن شاد، موفق و آرام خواهند بود. این همان روابطی است که والدین باید برای دست یافتن به آن کوشش کنند.

* والدین در اعمال کنترل و انضباط باید تا جایی پیش بروند که نوجوانان بتوانند تصمیم بگیرند. همزمان با این، نوجوانان باید مسؤولیت نظافت و نگهداری از اتاق و وسایل شخصی خود را به عهده بگیرند.

* والدین باید به گونه‌ای عمل نمایند که نوجوان، علاوه بر موضوعات درسی مدرسه، به سایر علایق خود نیز بپردازد. ولی در پی کسب چنین تجربه‌هایی، به نمرات مدرسه و توانایی تحصیلی‌اش لطمه‌ای وارد نشود.

* والدین باید به گرایش و میل پایدار و خاموش نشدنی نوجوانان برای خلاقیت، ساختن و اکتشاف که در وجود آن‌ها نهفته است، احترام بگذارند تا رشد طبیعی آنها بدون وجود این عوامل و خصوصیات، دچار وقفه نشود.

* در هنگام خواندن کتاب توسط نوجوان، والدین باید صبر و حوصله نشان دهند و زیاد به او تذکر ندهند، تا نوجوان یاد بگیرد که در صورت لزوم، شخصاً مطالب خود را بیان نماید.

* والدین باید آموزش‌های لازم، از جمله آشنایی با فضای مجازی و کنار گذاشتن ارتباطات سنتی، راهنمایی و صحبت با فرزندان درباره استفاده بهینه از شبکه‌های مجازی و برقراری ارتباط محکم و استوار و صمیمی با فرزندان را فرا گیرند.

* والدین باید برای استفاده فرزندان از اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای، یک ساعت در طول شبانه‌روز اختصاص دهند و خودشان هم برنامه‌ها و بازی‌های رایانه‌ای را متناسب با سن و علاقه فرزندان خود انتخاب کنند.

* والدین باید به فرزندان خود، آموزش علمی و عملی آسیب‌ها و تهدیدهای فضای مجازی را برای کمک به استفاده ایمن از اینترنت ارایه دهند. از جمله این که در هیچ شرایطی، اطلاعات شخصی خود و خانواده را در اختیار دیگران قرار ندهند.

* والدین باید با علایم اینترنتی، نظیر کاهش روابط اجتماعی، عصبانیت و پرخاشگری در زمان قطع اتصال به اینترنت، افت تحصیلی، اختلال در خواب، استفاده از اینترنت در مواقع تنهایی، عدم تمایل به بیرون رفتن از خانه، مشکلات و ناراحتی‌های جسمانی و عضلانی و… آشنا باشند.

* والدین باید به فرزندان بیاموزند که اگر با مشکلی در فضای مجازی رو به رو شدند، هرگز آن را با دوستان آنلاین خود که غریبه هستند، مطرح نکنند و فقط به والدین اطلاع دهند.

* باید برنامه‌های فراغت دانش آموزان، متناسب با شرایط سنی و سرگرمی‌های سالم به روز، با برنامه‌ریزی آموزش و پرورش فراهم شود تا دانش آموزان با شور و شوق در آن برنامه‌ها حضور یابند و نسبت به دور هم بودن و بالابردن مشارکت‌های اجتماعی آن‌ها، از حضورشان در فضاهای مجازی کاسته شود.

مأخذ: مجموعه فرهنگ عمومی و آداب شهروندی، علی شیرازی و همکاران، ناشر: عابداندیش، قم، جلد دوم، چاپ اول، ۱۳۹۵٫

  • نویسنده : حمیدرضا سلیمانی میگونی