گویای خبر – زبان فارسی، نماد بارزی از هویت ملی ایران و ایرانیان به شمار می‌­رود. درست­‌گویی، درست­‌نویسی و تأکید بر کاربرد واژه‌­هایی که معادل فارسی دارند، نه تنها برای کارکنان بخش‌­های اداری، بلکه برای هر فرد ایرانی، ضرورت انکارناپذیری است.

آن­چه که امروز زبان فارسی را تهدید می‌­کند و بسیار آزاردهنده است، یکی، تأثیری است که ترجمه از زبان‌­های بیگانه بر دستور زبان فارسی می‌­گذارد و دیگری، استفاده از کلمات و واژگان و اصطلاحات زبان­‌‌های بیگانه است که در زبان فارسی وارد شده است.

متأسفانه در جامعه کنونی، اختلال در نگارش و گویش فارسی برخی افراد جامعه، به ویژه نسل جوان و عدم توجه به درست­‌گویی، درست­‌نویسی در فضای مجازی دیده می­‌شود که رفع این معضل، نیاز به بررسی دقیق را می­‌طلبد.

در این یادداشت کوشیده شده است تا درست­‌نویسی برخی از موارد ضروری، برای یک­پارچگی در متن‌های اداری، ارایه شود.

نوشتن واژه «الله» به صورت «ا…» پسندیده نیست. در اسامی اشخاص هم، نوشتن واژه «الله» به صورت «اله» صحیح نیست.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
آیت ا… آیت الله
بسم ا… الرحمن الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم
روح ا… / روح اله روح الله
عبدا… / عبداله عبدالله
عبدالهی عبداللهی
نجات‌‌الهی نجات‌­اللهی

 

واژه «جهت» در گفتار و نوشتار، در اغلب موارد، به جای حرف اضافه «برای» به کار می­‌رود و گاهی نیز حرف اضافه «به» بر آن مقدم می­‌شود و به صورت «به جهت» به کار می‌­رود. «جهت» و «به  جهت» بیشتر بیانگر سمت و سو است و بهتر است به جای آن، همان حرف اضافه «برای» استفاده شود.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
این موضوع جهت آگاهی اعلام می‌­شود. این موضوع برای آگاهی اعلام می‌­شود.
جهت رفع مشکل، باید تدبیری اندیشید. برای رفع مشکل، باید تدبیری اندیشید.

 

اصطلاح «برخوردار بودن» در فارسی فقط در امور ستوده به کار می‌­رود و باید از به کار بردن آن با امور ناستوده و منفی پرهیز کرد.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
او از سلامت جسمی و روحی برخوردار نیست. او سلامت جسمی و روحی ندارد.
از اهمیت ویژه‌­ای برخوردار نمی‌­باشد. اهمیت خاصی ندارد.

 

«می‌­باشد» و دیگر صیغه­‌های «باشیدن» در گفتار عادی مردم رایج نیست و به عنوان فعل اسنادی، هیچ فرقی با «است» ندارد و بنابراین نیازی نیست که جانشین آن شود.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
اجزای برنامه به شرح زیر می­‌باشد. اجزای برنامه به شرح زیر است.
این دو کشور در اوج قدرت می‌­باشند. این دو کشور در اوج قدرت‌­اند.
این موضوعات در اولویت کار می‌­باشند. این موضوعات در اولویت کار هستند.

 

«گشتن» یا «گردیدن» در زبان فارسی، دو کاربرد مختلف دارد: نخست، به صورت فعلی خاص عمل می­‌کند و به معنای «چرخیدن» یا «گردش کردن» است و دوم، فعل عام یا اسنادی است و از این لحاظ معادل «شدن» است و در جایی به کار می­‌رود که مراد در آن، نشان دادن تغییر و دگرگونی در چیزی و از حالی به حالی شدن آن چیز است. مثلاً کتاب ترجمه گشت (یعنی پیش از آن به زبان دیگری بوده است)، شهر ویران گردید (یعنی پیش از آن آباد بوده است)، مرد پیر گشت (یعنی پیش از آن جوان بوده است)، درخت سبز گشت (یعنی پیش از آن نروییده بوده است)، چراغ روشن گشت (یعنی پیش از آن خاموش بوده است) و… که در همه این موارد می­‌توان «شدن» را به کار برد. ولی هرگاه نشان دادن تغییر و دگرگونی در چیزی مراد نباشد، نمی­‌توان از «گشتن» بهره گرفت و باید «شدن» به کار برد. مثلاً «مداد پیدا گردید» نادرست است؛ چرا که چیزی در مداد تغییر نکرده است.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
ارجاع گردید ارجاع شد
ارسال می­‌گردد ارسال می­‌شود
تشکیل می­‌گردد تشکیل می­‌شود

 

واژه «نمودن» به معنای «نمایش دادن» و «آشکار کردن» است و نباید به جای فعل «کردن» یا «انجام دادن» استفاده شود.

نباید بنویسیم باید بنویسیم
این نامه را ارسال می­‌نماید. این نامه را ارسال می­‌کند.

 

کاربرد درست «داشتن»

نباید بنویسیم باید بنویسیم
صدای مرا دارید؟ صدای مرا می­‌شنوید؟
این مقام ارشد، قرار است دیداری از کشور ما هم داشته باشد. این مقام ارشد قرار است به کشور ما سفر کند.

  • نویسنده : مریم زارع پستکی زاد کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی