گویای خبر – ایجاد نشاط و امید اجتماعی، یکی از وظایف حکومت است. موضوعی که می‌تواند مسیر پیشرفت جوامع را هموار کرده و زمینه بحران‌های مختلف را محدود و مسدود سازد. این وظیفه در جامعه امروز ایران از اولویت مضاعفی برخوردار است؛ چرا که دشمنان این مرز و بوم از هیچ تلاشی برای ایجاد یأس، ناامیدی و سرخوردگی در جامعه ایرانی فروگذار نمی‌‌کنند. چگونگی خارج ساختن جامعه از اتمسفر منفی ‌اندیشی و ایجاد امید و مثبت‌‌نگری به آینده در یک فضای ملموس و در دسترس، از اولویت‌­ها است.

یکی از موارد، برگزاری «رویدادها» با هدف تقویت ارزش‌های سنتی و بازسازی آن در جهان جدید است. با ورود به عرصه‌های جهان جدید از جمله سرمایه‌گذاری در ساخت بازی‌‌های رایانه‌ای، شبکه‌های اجتماعی و تنظیم رویکرد جامعه نسبت به رویدادهای جهانی (نظیر گسترش مصرف موسیقی، آموزش زبان، گرایش جوانان به سمت رمزارزها و…) می‌‌توان این موضوع را در دستور کار نهادهای فرهنگی قرار داد. اصلی‌ترین هدف برگزاری «رویداد»، ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی است.

برگزاری «رویداد» از ابعاد مختلفی می‌تواند مورد توجه سیاست‌‌گذاران قرار گیرد. از سه بعد می‌توان به پیشنهاد برگزاری رویداد توجه کرد: فضای عمومی جامعه، روح حاکم بر نظام اداری، مسأله هویت.

– پر شدن زندگی روزمره از وقایع تکراری، خبرهای منفی و چشم‌اندازهای نگران‌‌کننده، یکی از واقعیت‌های امروز جامعه ما است. به طور کلی انسان‌ها از انجام امور تکراری، خسته و ملول می‌‌شوند و از امور خرق عادت استقبال می‌‌کنند. جایگاه محرم و صفر، نوروز و ماه مبارک رمضان در زیست ایرانی- اسلامی و تقویم سالانه کشور، نشانه همین موضوع است. ضمن این که گرایش مزبور در جامعه جدید شدت بیشتری یافته و مردمان دوره معاصر دایماً درصدد دستیابی به امر نو و وضعیت نو بودگی هستند. از سوی دیگر، محدود شدن اوقات فراغت به فضاهای شخصی و بعضاً شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی که در دوران فراگیری ویروس کرونا شدت یافت، پیامدهای بسیاری برای جامعه ایرانی داشته است. جامعه‌ای که دشمنان آن دستِ بالایی در عرصه مجازی داشته و ناتوانی در نفوذ به عرصه عینی و فیزیکی جامعه را در فضای مجازی جبران کرده‌اند. مجموعه عوامل فوق سبب شده است تا جامعه به شدت نیازمند خبرهای خوب و امیدآفرین باشد؛ خبرهایی که مردم را از عرصه فردی و مجازی به محیط جمعی و عینی وارد کند.

– کم بودن یا ناچیز بودن بودجه‌های عمرانی، محدودیت مراجعان برای دریافت مجوز فعالیت‌‌های تولیدی، خدماتی و… سبب پیدایش نوعی بیکاری پنهان در نظام اداری کشور شده است؛ موضوعی که احساس ناتوانی و بیهودگی را در ساختار بوروکراسی و دیوانی ایران گسترش می‌دهد و فرهنگ بطالت را توسعه می‌بخشد. این در حالی است که بیکارگی، احساس غیرمفید بودن و دریافت حقوق بدون ارایه خدمت، نه تنها ریشه‌های عزت نفس و افزایش خلاقیت و شکوفایی استعداد افراد و مجموعه‌‌ها را می‌خشکاند، بلکه سبب فسادآفرینی فردی و سازمانی خواهد شد. بنابراین، نظام اداری کشور به شدت نیازمند تزریق حس مفید بودن، کارآمدی و اثربخشی است.

– هنگامی که درباره «رویداد» سخن گفته می‌‌شود، به ناگاه طیفی از پدیده‌های مشابه و دغدغه‌‌های فرهنگی به اذهان وارد می‌‌شود. ولنتاین، نوروز و گلاب‌گیری در کاشان، رویدادهایی دارای دامنه نفوذ و بازار جهانی، ملی و محلی هستند. هویت‌های محلی از پتانسیل بالایی برای شکوفایی برخوردار هستند. به ویژه هویت ایرانی- اسلامی، پدیده‌‌ای است که ریشه در مؤلفه‌های تاریخی، جغرافیایی، زیست‌ محیطی و… داشته و قابلیت عظیمی برای تکثیر و جهش دارد. هویت محلی واجد ظرفیت‌‌های موسیقایی، بصری، روایی، اسطوره‌‌ای، زبانی، فراغتی، مصرفی، اقتصادی و… بوده و در یک کلمه می‌‌تواند سبک زندگی را در معنایی بومی بازسازی و بازآفرینی کند و این مهم‌ ترین بستر تولد چیزی است که از آن به «رویداد» تعبیر می‌کنیم.

با توجه به وضع کنونی کشور، آن چه هویت ملی را تقویت می‌کند، ایجاد امید به آینده و توجه بیشتر به مزایای زندگی در یک سرزمین است. بنابراین، برگزاری رویداد به اهتمام نهادهای رسمی، سه کارکرد دارد:

۱- نظارت ضمنی محتوایی و کنترل خط اصلی روایتی که از رویداد شکل می‌‌گیرد؛

۲- جلوگیری از انفعال و فروخفتگی جامعه که به بددلی‌‌ها و یأس عمومی دامن زده و اذهان مردم را آماده پذیرش امور ویرانگر می‌سازد؛

۳- گنجاندن نمادهایی مانند پرچم، سرود ملی، زبان فارسی و… در حاشیه رویداد که معمولاً با استقبال مردم رو به­ رو می‌‌شوند.

بنابراین، «رویداد» باید بتواند همه ظرفیت‌های مادی و معنوی و انسانی را با محوریت یک ظرفیت خاص و منحصر به فرد به خدمت درآورد.

امروزه بخش‌‌هایی از ظرفیت‌ فرهنگ‌‌های محلی در جهات مختلفی فعال هستند و مثلاً در قالب‌هایی نظیر ایجاد بازارچه‌های فروش محصولات، ارایه خدمات تورهای گردشگری یک روزه، شرکت در تفریحات گروهی و خانوادگی، گرفتن غرفه در جشنواره‌های مردم ‌شناسی و… پی­‌گیری می‌‌شوند. اما عمده قالب‌‌های کنونی نمی‌‌توانند ظرفیت‌های موجود را در قالب رویدادی فراگیر که بتواند مردم و فرهنگ عمومی را متأثر سازد، متبلور کنند.

استان‌ها و شهرستان‌‌های کشور می‌بایست فهرستی از ظرفیت‌‌هایی که تمایز آن‌ها را از سایر مناطق برجسته می‌‌سازد، احصا کنند. ظرفیت‌های ارسالی باید با روایت دقیق و موجزی همراه باشند که چگونگی طراحی این ظرفیت در قالب یک رویداد و هم­ راستا با هویت ملی را ترسیم نماید.

برگزاری یک رویداد نیازمند توجه به سه مقوله «تأمین مشارکت حداکثری» و «آشنایی با مخاطرات اجرایی» و در صورت لزوم «راهبرد اولویت ‌یابی» است.

– مقوله مشارکت حداکثری، یکی از ویژگی‌‌های «رویداد» است و اصولاً  آن چه یک رویداد را با فرهنگ عمومی مرتبط می‌سازد، خصلت مشارکت است. به همین ترتیب، بسیاری از همایش‌ها و سمینارهای تخصصی که در کشور برگزار می‌شوند، خصلت همگانی نداشته و نمی‌توانند فرهنگ عمومی را متأثر سازند. از سوی دیگر، همواره این سؤال وجود دارد که چگونه می‌‌توان زمینه مشارکت مردمی را فراهم ساخت؟ این پرسش در شرایطی ذهن سیاست‌گذار را به خود معطوف ‌کرده است که کمابیش روشن است ظرفیت‌‌هایی مانند اقشار، اصناف، خیریه‌‌ها، مساجد، هیأت‌ها و حسینیه‌ها، نخبگان، معتمدین، نهادهای غیردولتی و… واسطه‌های واگذاری امور به مردم هستند.

اصولاً سه دسته انگیزه‌های مادی، معنوی و فرامادی می‌‌توانند زمینه مشارکت مردمی را مهیا سازند. به عنوان مثال، انگیزه‌‌های معنوی سبب مشارکت مردم در اقامه عزای امام حسین علیه السلام هستند. آیین‌ها و مناسکی نظیر برپایی «کاروان‌های راهیان نور» و نیز «پیاده‌روی اربعین» به عنوان پدیده‌های معنوی خاص مطرح شده ‌اند. هم­ چنین، کسب منافع مادی اعم از کسب درآمد و نوسازی محل کار یا افزایش احترام و پرستیژ اجتماعی می‌‌تواند اقشار و اصناف را برای ورود به عرصه عمومی ترغیب کند. سرانجام، انگیزه‌‌های فرامادی می‌‌توانند زمینه مشارکت خیرین برای ساخت مدارس در مناطق محروم را ایجاد کنند یا دانشجویان را به مطالبه عدالت تشویق نمایند. در این شرایط، جلب مشارکت قاطبه مردم در یک رویداد، مستلزم شناسایی انگیزه‌ها و نیز هدایت و حمایت از صاحبان انگیزه است.

– عدم واگذاری نقش اصلی به مردم (اقشار، اصناف، خیریه‌ها، مساجد، هیأت‌ها و حسینیه‌ها، نخبگان، معتمدین، نهادهای غیردولتی) در رویداد، برخلاف هدف برگزاری آن است. تبدیل رویداد به محمل سخنرانی مقامات صاحبان تریبون نظیر استاندار، فرماندار، امام جمعه، فرماندهان نظامی و سایر مسؤولان دولتی، نادیده گرفتن علایق و تمایلات مردم را در پی دارد.

– مشارکت اجتماعی با انگیزه‌‌های متعددی مرتبط است که انگیزه اقتصادی یکی از آن‌ها است. حال اگر ظرفیت محلی وجود دارد که نمی‌تواند هیچ یک از انواع انگیزه‌های انسانی را تحریک کند، بدیهی است که باید در فرآیند دیگری مورد توجه واقع شود و آن، فرآیند اولویت‌یابی است. در نتیجه، ظرفیتی که هیچ انگیزه‌ای حاضر به حمایت از آن نیست- اگر حقیقتاً چنین ظرفیتی وجود داشته باشد- تنها در صورتی قابل پی ­گیری است که اولویت آن برای مسؤولان محلی و ملی روشن شود و به واسطه اولویت بالای خود، امکان جلب سرمایه‌‌گذاری دولتی در این عرصه را فراهم کند. ضمن این که پرداختن به ظرفیت‌های بدون هیچ ­گونه حامی، بسیار محدود خواهد بود؛ چرا که دولت جمهوری اسلامی به لحاظ مالی و نیروی انسانی توان زیادی برای پرداختن به چنین ظرفیت‌هایی ندارد.

منبع

– تقویت نشاط اجتماعی و هویت ملی از دریچه بازآفرینی ظرفیت ‌های محلی و خلق رویدادهای مشارکت‌ آفرین، اسماعیل نوده فراهانی، ۱۴۰۰

  • نویسنده : امیرمحمد سلیمانی